من دل شکسته تر از اونم 

بتونی بهم کمک کنی

قَدِ تنهاییم بلنده نمیتونی

پیرهنِ دیگه ای تنم کنی...


ازم گذشته که عاشق شم

اعتماد برام دردسر سازه

تکیه به هر کوهِ بلندی 

من و یادِ سقوط میندازه ..


وقتی دورو برت شلوغ بود

 با همه سَرِ تو جنگیدم

واقعیت نداشت رویاهام

یه عمره فقط خواب میدیدم...


راهی نمونده پیشِ رومون

واسه رسیدن دیگه دیره

این جاده ازهر طرف با تو

به سمت و سوی مرگ میره


هوای ِ شهریورهِ اینجا

اما هنوز تو یه فصلِ سردی

واسه نجاتِ من باید

از فرصت استفاده می کردی...


(ز.فرهادی)