به احساسِ هر آدمی چنگ زدم

تا شاید از این درد خلاصم کنه

تا شاید بتونه برای یه شب

به آینده امیدوارم کنه..


هنوزم گُمم توو  بیست سالگیم

جهانم شده قدِ سر شونه هات

قرار بود رختِ سفید تن کنم

نه یک عمر مشکی بپوشم برات...


شبیه تو با من کسی خوب نیست

به عشق بازیام مثِ تو  تن بده

بهشتو بیاره توو آغوشِ من

یه دنیای دیگه نشونم بده...


تلافی  کنه بوسه های منو 

تنش امن باشه...شبیه یه کوه

به احساسِ هر آدمی چنگ زدم

نجاتم بده..گشتم...  اما نبود..


(ز.فرهادی)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد